مامان حیف نون بهش میگه پاشو سحره ... !

حیف نون هم بیدار میشه و به خوبی و خوشی سحری میخوره ... !

شما مشکلی داری ... ؟     

اسمت رو روى كوه نوشتم ، خراب شد .

روى شمع نوشتم ، آب شد .

روى قلبم نوشتم ، شكست .

به یه نتیجه ای رسیدم :

جمع كن خودتو با اين اسمت ... !     

باز کردن فیس بوک و ندیدن هیچ عدد قرمزی اون بالا یعنی سرتو بذار بمیــــــــــر... !

از بزرگی پرسیدم : خوش می گذره ؟
گفت : خوش میگذره مال قدیم بود ، الان دیگه فقط خوشیم که می گذره

از پسر عموم پرسیدم : یکی از بزرگترین حسرت های زندگیت چیه ؟

میگه :یه بچه نداریم ، وقتی میریم مهمونی شیطونی کنه ، ما هم بزنیم زیر گوشش ، بشینه زار زار گریه کنه ،

بعد خانمم بیاد از بچه دفاع کنه ...

یکی هم بزنیم زیر گوش اون که دیگه تو مسائل پدر و فرزندی دخالت نکنه !

چهره ی من :

یه روز استادمون برگه های میان ترم تصحیح شده رو آورده بود تا به بچه هابده.

بعد از توزیع اوراق به بچه ها ، استاد گفت : این کیه اسمشو بالا برگش ننوشته ؟ خیر سرش 16 هم شده .

هیشکی جواب نداد ! 2 دقیقه بعد گفت : دست خطش هم شبیه خودمه ؟ اِ این که کلید سؤالاست که !!!

استاد برگه ی کلید سؤالات رو هم تصحیح کرده بود به خودش 16 داده بود 

دقت کردین میخوای فیلم ببینی هرچی داری آشغال به نظر میاد ؟

حالا میخوای هارد رو خالی کنی همشون به اندازه ی اطلاعاتی اتمی ایران براتون مهم میشه ؟

به فاميلمون گفتم تونستي واسم شارژ بگير .

برداشته به جاي كد رمز ، شماره سريال رو واسم فرستاده .

من طبق معمول :

دوستم اس ام اس داده :

هلو ، فردا هفت و نيم جاي هميشگي ...

منم جواب دادم : باشه آلبالو ميبينمت ...

بعدِ 3 دقيقه اس داده ميگه : اسکل ، هلو يعني سلام ، نه هلوي خوردني .

من :

دختر عموم ماشين خريده .

ازش پرسیدم : بدون رنگه ؟

ميگه : نه بابا نوك مداديه .

من :

دزدگیرای ماشین ها ، همیشه برای سوء تفاهم صداشون بلند میشه نه گرفتن دزد

رفتم امتحان گواهینامه بدم ،
خیلی خونسرد نشستم تو ماشین آزمون .
۵ دقیقه گذشت ،
افسر : تو واسه چی استرس نداری ؟ ردت کنم بری حالیت بشه ؟
من :

هیچ وقت از مخترع بالش به درستی قدردانی نشد.

با اینکه بدون برق میشه خوابید ، اما بدون بالش نمیشه ...

قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم

ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند